چندي پيش توسط يك سايت لبناني شايع شده بود كه وهابيون قصد داشته اند گنبد را خراب كنند كه ناگهان برقي از آسمان مي جهد و به فردي كه بالاي گنبد به قصد اجراي اين مسئوليت خطير رفته ميخورد و همانجا به درك واصل ميشود. لذا وهابيون يك قبرمانند به يادبود خوش خدمتي! او روي گنبد پيامبر درست ميكنند. يا داستان سرائی های دیگری که برخی ساخته و پرداخته بودند !
تا مدتي اين ماجرا نقل مجالس مختلف وهابي شده بود و مستمسكي براي به سخره گرفتن اعتقادات شيعيان!
اما واقعيت قضيه چيز ديگري است كه وهابيون اشاره اي به آن نميكنند:
در زمان عثمان خشكسالي شده بود. مردم به خانه عايشه رفتند تا از او بخواهند براي نزول باران دعا كند. عايشه گفت: به قبر پيامبر متوسل شويد و از پيامبر بخواهيد براي شما طلب باران كند. روزنه اي را از سقفي كه براي پيامبر ساخته ايد به سوي آسمان باز كنيد تا آسمان با ديدن قبر پيامبر ابرهاي رحمت الهي را به خود جذب كند.
مردم اين كار را كردند و باران هم باريد. مردم پنجره اي در جاي آن روزنه ساختند و تا قرنهاي نهم رسم مردم اين بود كه هر گاه خشكسالي بود و مردم نماز استسقاء ميخواندند اين پنجره را باز ميكردند و البته نتيجه خوبي هم ميگرفتند.
تا اين كه قبه خضراء در زمان عثماني ساخته شد و به خاطر ويژه بودن اين روزنه شكل و شمايلي هم به آن دادند كه از دور شبيه قبر به نظر ميرسد.
جالب است بدانيد از زماني كه وهابيان آمده اند اجازه نميدهند اين پنجره هنگام نماز استسقاء باز شود! خودتان ميدانيد چرا...
********به وبلاگ من خوش آمدید*********
خدایا مرا ببخش / مرا فهمی ده تا فرامین وحکمت هایت را درک کنم/ و مرا فرصتی دیگر برای بهتر بودن ده تا دستهاو زبان تو شوم .
آمین یا رب العالمین